۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

مناجات

خدایا
خیلی ممنون که در یک اردیبهشت دیگر، با ابرهای تپل خوردنی اش، مرا گذاشتی که زندگی کنم. مدتی است که بینمان همه چیز آرام است و من پر شکایت از همه چیز هم، چند وقتی است که به تو گیر نداده ام. اما خودت وکیلی بگو ببینم، اینکه صورتم درد می کند از سیلی توست؟
بفرمایید چای خدمت باشیم و رفع کدورت کنیم. خط کشیدن روی اسمت، اجازه ای است که خودت موقع خلقت صادر کرده ای. هر که خربزه می خورد، پای لرزش هم می نشیند و رو کم کنی، هیچ وقت کار خوبی نبوده است.

هیچ نظری موجود نیست: