غم، چيزي شبيه يك درد است كه از محل دقيق احساسات آدم شروع مي شود. درست از وسط سينه. بعد در شيار زير سينه به سمت چپ پخش مي شود و همزمان، پيكش را سراغ گلو مي فرستد. پيك غم از ميان سينه به سمت گلو قد مي كشد و مي خراشد و ناحيه زير دو گوش را تحت تاثير قرار مي دهد. بعد آدم صورت درد مي گيرد، نفسش مي گيرد، به نفس نفس مي افتد و سرخ مي شود و مي سوزد و آخر سر، اشكش در مي آيد.
چنين ساز و كاري دارد غم. اينكه چيزي نيست، رو بهش بدهي، ك.و.ن آدم را پاره مي كند.
۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر